بیا به دیدن دختر
|
|
بیا بدیدن من در خرابه ای سر بابا که از فراق تو دل تنگ گشته دختر بابا
خوش آمدی سر بابای من به کنج خرابه ولی بگو به کجا مانده است پیکر بابا
بخواب ای سر بابا به روی زانوی دختر که لای لای تو گویم به جای اصغر بابا
دلم خوش است که بابای من به دیدنم آمد و خوش ترم که بپرسم کجاست اکبر بابا
بخوان به صوت حجازی تو آیه های خدارا شنیدنی است کلام خدا ز حنجر بابا
خوشا به حال تو عمّوی مهربان و فداکار که جان خویش بدادی برای باور بابا
منم پرستوی عاشق که بال و پر بگشایم ازاین خرابه کشم پر روم به محضر بابا
|
شنبه 89 دی 11 |
نظر بدهید
|
|
|
|